ازدواج فامیلی و تاثیرات آن روی فرزندان

وب سایت لوکی : عده ای عقیده دارند که نباید با ازدواج فامیلی کرد زیرا اطفال معیوب به وجود خواهند آمد آیا این عقیده مبنای علمی دارد؟در این مطلب از مجله اینترنتی زیگیل درباره ازدواج فامیلی توضیح میدهیم.

صفات جسمی و روانی اطفالی که از ازدواج فامیلی مثل پسرعمو دخترعمو یا پسر دائی دخترعمه بوجود می آیند از لحاظ ارثی تابع همان قوانینی است که در افراد غیر خویشاوند صادق است.

اگر پدر و مادرخویشاوندی نزدیکی با هم داشته باشند احتمال اینکه صفات ارثی آنها به اطفالشان منتقل گردد به مراتب بیشتر خواهد بود اگر این صفات نیکو باشد چه بهتر و اگر مرضی و یا غیرطبیعی باشد طفل مزبور با احتمال بیشتری آنها را به ارث خواهد برد بنابراین در بعضی فامیل ها ازدواج فامیلی اطفال بسیار خوب بوجود آورده و در بعضی دیگر موجب بقاء و ازدیاد نقائص فامیلی گشته است

اخیرا خانمی را دیدم که مبتلا به کری فامیلی بود چهار برادر و یک خراهرش هم به همین درد مبتلا بودند پدر و مادر این خانم به هیچوجه کر  نیستند ولی در فامیل هردوی آنها این نقص وجود داشته بنابراین در اینجا ازدواج فامیلی سبب بروز این نقص گشته.

اگر فردی بخواهد همسر خود را فقط از نقطه نظر توارث انتخاب نموده و یگانه هدفش داشتن اطفال سالم باشد طبعا باید دنبال همسری باشد که جسماً وروحاً سالم بوده و در فامیل او عیب و نقص ارثی موجود نباشد.

امروزه کمتر افرادی هستند که جنبه های ارثی را بر تمنای دل ترجیح دهند و مسائل  مربوط به توارث را جانشین رب النوع عشق کنند.

البته بهتر است به علت محدود بودن معلومات ما درباره مسائل مربوط به توارث چنین وضعیتی باقی باشد. بهترین راه این است که از ازدواج با افرادی که نقص ارثی قابل انتقال دارند خودداری کرد بخصوص اگر این نقص در هر دو فامیل موجود باشد.

زیرا اگر پدر و مادر هر دو دارای یک نوع نقص باشند اطفال آنها با احتمال بیشتری آنرا به ارث خواهد برد در صورتی که اگر پدرو مادر دارای عیب و نقص متفاوتی باشند احتمال مبتلا شدن اطفال آنها بمراتب کمتر است.

از نقطه نظر اصلاح نژاد و فامیل بهتر است همسری انتخاب کرد که از لحاظ ارثی دارای خصائص عالی باشد.

هدف انها اصلاح نژاد بشر می باشد. دانشمند مشهور انگلیسی عقیده دارد که  بیشتر امتیازات بشری سرشتی و ذاتی بوده و بنابراین می توانیم با انتخاب افراد سالم نژاد بشر را اصلاح کنیم.

برطبق نظریه دانشمند علوم توارث افراد انسانی دو دسته هستند یک عده آنهایی که از لحاظ نیروی جسمانی و عقلانی در درجه اول هستند و یک عده دیگر که در درجه دوم هستند.

دسته اول بعلت مآل اندیشی و تفکر تعداد اطفال خود را تحت کنترل در می آورند در صورتیکه دسته دوم با سرعت هرچه بیشتر تولیدمثل کرده و عده اطفال آنها به مراتب بیشتر از دسته اول می باشد.

این دانشمندان عقیده دارند که باید طبقه اول را به مسئولیت خود درباره اصلاح نژاد آگاه کرده و آنها را به تولید مثل تشویق و تحریص نمود.

آیا این موضوع ما را دو مرتبه متوجه توارث و محیط نمی کند؟ آیا موضوع توفق اجتماعی مانند صفات ارثی مسئله تضادف و شانس نیست؟

بله. بنظر میرسد مادامی که متخصصین علم توارث فقط می توانند سالم بودن و یا ناسالم بودن افراد را از لحاظ بیولوژیکی تشخیص دهند نتیجه بحث آنها کاملاً صحیح است.

افرادی که دارای نقائص ارثی مهم بوده و یا مبتلا به بیماری دماغی هستند باید از ازدیاد نسل آنها جلوگیری به عمل آید. ولی امروزه تقسیم بندی علمای علوم توارث مورد انتقاد شدید قرار گرفته زیرا طبقه بندی آنها صرفاً بر پایه موازین اجتماعی و اقتصادی قرار گرفته نه اختلاف حقیقی بیولوژیکی.